ترجمه مقاله

ظالع

لغت‌نامه دهخدا

ظالع. [ ل ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ظلع. ستور خمیده و لنگ . || مرد مائل از حق و جز آن . || مرد گنهکار و تهمت زده . مذکر و مؤنث در وی یکسان است . || سگ لنگ . || سگی که در شب خواب نکند. || سگ ماده ٔ آزمند نر که سگان درپی او افتاده و نگذارند که خواب کند. سگ گشنخواه .
- امثال :
لاانام حتی ینام ظالع الکلاب ؛ این مثل را درباره ٔ مردی گویند که از امور خود غافل نشود.
ترجمه مقاله