ترجمه مقاله

عبابید

لغت‌نامه دهخدا

عبابید. [ ع َ ] (ع اِ) عبادید. گروه های مردم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || گروه درگذشته و پریشان و متفرق شده و دونده به هرسوی ، یقال : صار القوم عبابید؛ ای متفرقین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || راههای دور. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و فی اللسان : الاطراف البعیده . (اقرب الموارد). || بیشه ها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). عبابید و عبادید دو جمعند که مفردی از لفظ آنها نیامده است . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله