ترجمه مقاله

عبدالرحمان

لغت‌نامه دهخدا

عبدالرحمان . [ ع َ دُرْ رَ ] (اِخ ) ابن محمدبن الاشعث ابن قیس الکندی . امیر و از سران شجعان عرب بود. او را حجاج با لشکری به نبردبا بلاد رتبیل (سجستان ) فرستاد چون به سجستان رسید با سرکردگان لشکر اتفاق کرد تا حجاج را از سرزمین عراق خارج کنند اما سران لشکریان پیمان خود را با وی نقض و میان آنها نبردی درگرفت که به پیروزی عبدالرحمان پایان یافت و سرانجام ملک سجستان و کرمان و بصره و فارس را جز خراسان تصرف کرد اما سپس بصره را از دست داد و کوفه را متصرف شد و میان او و حجاج نبردی در دیرالجماجم درگرفت که مدت 103 روز بطول انجامید سرانجام ابن اشعث از کوفه رانده شد لشکریان او که بالغ بر60 هزار نفر بودند پی در پی شکست خوردند و از دور او پراکنده شده وی با عده ٔ کمی از یاران خود به رتبیل پناه برد و مدتی در آنجا بماند در این موقع نامه هائی از حجاج برای رتبیل میرسید که ابن اشعث را بدو سپارند تا آنکه سرانجام رتبیل او را به سال 85 هَ . ق . به قتل رساند و سر او را برای حجاج فرستاد. (از الاعلام زرکلی ). و رجوع به کامل ابن اثیر ج 4 ص 220 شود.
ترجمه مقاله