عبقلغتنامه دهخداعبق . [ ع َ ب ِ ] (ع ص ) مرد آلوده به بوی خوش از چند روز که هنوز باقی است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ).