ترجمه مقاله

عثری

لغت‌نامه دهخدا

عثری . [ ع َ ث َ ری ی ] (ع اِ)کشت دشتی که از باران آب خورد. (منتهی الارب ). || کشت بر آب باران . (مهذب الاسماء). || آنچه آسمان آن را سیراب سازد از درختان و کشت . (اقرب الموارد). و منه فی حدیث الزکاة ماکان بعلا او عثریا ففیه العشر. (اقرب الموارد). || (ص ) کسی که نه در طلب دنیا باشد و نه آخرت . (اقرب الموارد). مرد لاابالی که در پس دنیا و آخرت نرود. (منتهی الارب ). و گاه ثاء را تشدید دهند و صواب تخفیف آن است .
ترجمه مقاله