ترجمه مقاله

عجیب

لغت‌نامه دهخدا

عجیب . [ ع َ ] (ع ص ) کار شگفت . ج ، عِجاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) :
عجیب نیست که از طین بدر کند گل و نسرین
همان که صورت آدم کند سلاطه ٔ طین را.

سعدی .


|| خوش آیند از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || امری شگفت آور. (اقرب الموارد). || ناشناخته .(منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله