ترجمه مقاله

عذبة

لغت‌نامه دهخدا

عذبة. [ ع َ ب َ ] (ع اِ) چغزلاوه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || درختی است که شتران را کشد. (از اقرب الموارد) (قطرالمحیط). || دارویی است که سرفه را بر طرف کند. (منتهی الارب ) (قطرالمحیط) (از اقرب الموارد).
- ذات العذبة ؛ موضعی است .(منتهی الارب ).
ترجمه مقاله