عذرساز
لغتنامه دهخدا
عذرساز. [ ع ُ ] (نف مرکب ) آنکه عذر آورد. آنکه پوزش و اعتذار آغازد :
چو شه دید کان خسرو عذر ساز
پیاده بنزدیک او شد فراز.
و گر پیش اقبال بازآمدی
کجا عذر اگر عذرساز آمدی .
چو شه دید کان خسرو عذر ساز
پیاده بنزدیک او شد فراز.
نظامی .
و گر پیش اقبال بازآمدی
کجا عذر اگر عذرساز آمدی .
نظامی .