ترجمه مقاله

عرق خوری

لغت‌نامه دهخدا

عرق خوری . [ ع َ رَ خوَ / خ ُ ] (حامص مرکب ) عرق خوردن . (از فرهنگ فارسی معین ). || باده نوشی . می گساری . (فرهنگ فارسی معین ). || عمل عرق خور.
- گیلاس عرق خوری ؛ ظرفی شیشه ای یا بلوری یا چینی کوچک و ظریف که با آن عرق نوشند. (فرهنگ فارسی معین ). ظرف خاص برای آشامیدن عرق . (یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله