ترجمه مقاله

عریان وش

لغت‌نامه دهخدا

عریان وش . [ ع ُرْ وَ ] (ص مرکب ) بسان عریان . عریان مانند. برهنه مانند :
چنگ است عریان وش سرش صدره ٔبریشم در برش
بسته پلاسین میزرش زانوش پنهان بین در او.

خاقانی .


ترجمه مقاله