ترجمه مقاله

عریجاء

لغت‌نامه دهخدا

عریجاء. [ ع ُ رَ ] (ع اِ) نیمروز. (منتهی الارب ). هاجرة و نیمروز مخصوصاً در شدت گرما. (از اقرب الموارد). || بر آب آمدن شتران روزی در نیمروز و روزی در پگاه . (منتهی الارب ). وارد شدن شتران بر آب یک روز در نیمروز و یک روز مابین نماز فجر و طلوع آفتاب . (از اقرب الموارد). || در هر روز یک بار خوردن . (منتهی الارب ). غذا خوردن انسان هر روز یک بار: هو یأکل العریجاء؛ روزی یک بار میخورد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله