عریطلغتنامه دهخداعریط. [ ع ِرْ ی َ ] (ع اِ) کژدم . (منتهی الارب ). عقرب . (اقرب الموارد) (مخزن الادویة). ام عِریط. ام العِریط. و رجوع به ام عریط و ام العریط شود.