ترجمه مقاله

عرینة

لغت‌نامه دهخدا

عرینة. [ ع ُ رَ ن َ ] (اِخ ) ابن نذیربن قسربن عبقربن أنمار، از بجیلة، از کهلان ، از قحطانیة. جدّی است جاهلی . و تنی چند از نسل او در عهد پیامبر (ص ) به مدینه وارد شدند ولی اقامت در آنجا را نپسندیدند، و برخی دیگر از آنان مرتد شدند و بعضی از شتران را دزدیدند وچوپانان را کور کردند. پیامبر (ص ) نیز دستور داد چشمان آنان را کور کنند. (از الاعلام زرکلی از التاج ).
ترجمه مقاله