ترجمه مقاله

عزلاء

لغت‌نامه دهخدا

عزلاء. [ ع َ ] (ع ِ ا) سرین و کون . (منتهی الارب ). اِست . (اقرب الموارد). || دهان و جای ریزش آب از مشک و مانند آن ، و دهان زیرین توشه دان . (منتهی الارب ). مصب و جای ریزش آب از مشک و مانند آن ، زیرا آن در یکی از دو گوشه ٔ توشه دان و مشک قرار دارد نه در وسط آن . (از اقرب الموارد). ج ، عزالی [ ع َ / ع َلا ] . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (ص ) مؤنث أعزل . (اقرب الموارد). رجوع به اعزل شد.
ترجمه مقاله