ترجمه مقاله

عزی ئیل

لغت‌نامه دهخدا

عزی ئیل . [ ] (اِخ ) عزئیل (بمعنی کسی که خداوند او را تقویت وتسلی میدهد). نام سه تن است : 1- پسر چهارمین قهات ، و پدر عزی ئیلیان که پسرش الیصافان رئیس خانواده ٔ قهاتیان بود، و عمیناداب که از بنی عزی ئیل نیز رئیس بود،یعنی در ایام داود. 2- رئیس شمعونی که در ایام حزقیا او و برادرانش اولاده یشعی را که هم از اولاد عمالقه در وادی جدور بود نابود ساختند. 3- شخص لاوی از خانواده ٔ یدوثون که در تطهیر و تقدیس هیکل بعد از آنکه آحاب آن را تدنیس نموده بود. (از قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله