ترجمه مقاله

عسقلان

لغت‌نامه دهخدا

عسقلان . [ ع َ ق َ ] (اِخ ) از لغات دخیل است . (از المعرب ). شهری است از شام بر کران دریای روم ، و اندر وی مسلمانانند. شهری است با نعمت بسیار و کشت و برز بسیار و خواسته های بسیار. (حدودالعالم ). شهری است بزرگ بر کنار دجله ٔ شام و روم ، وسوری استوار دارد از سنگ ، بازارها به رخام گسترده . و در شهر چشمه ای است که ابراهیم بیرون آورده . (نفائس الفنون ). شهری است به شام ، و نام رود نیز نوشته اند.(غیاث اللغات ). شهری است به ساحل شام و آن را عروس الشام هم گویند و ترسایان حج آن کردندی و آمدوشد داشتندی در آن . (منتهی الارب ). شهری است در شام از اعمال فلسطین بر ساحل دریا بین غزه و بیت جِبرین ، و آن را عروس شام لقب داده اند (عروس شام لقب دمشق نیز باشد).در بیست وهفتم جمادی الاَّخره ٔ سال 548 هَ .ق . فرنگیان بر آن دست یافتند و مدت 35 سال این شهر در اشغال آنان بود تا اینکه بسال 583 هَ .ق . صلاح الدین ایوبی آن را بازستاند. سپس فرنگیان شهر عکا را فتح کردند و خیال تصرف عسقلان داشتند که صلاح الدین از بیم آنان ، بسال 587 هَ .ق . این شهر را ویران ساخت . این شهر را در عهد اسلام اول بار معاویةبن ابی سفیان در عهد خلافت خلیفه ٔ دوم فتح کرد. و در فضایل آن احادیث بسیاری از پیامبر (ص ) نقل شده است . (از معجم البلدان ) :
تازیانش کابل و بلغار دارند آبخور
گرد پی زآن سوی نیل و عسقلان افشانده اند.

خاقانی .


سگبانْت شه فرنگ یابم
دربان شه عسقلان ببینم .

خاقانی .


فرضه ٔ عسقلان و نیل از شط مفلحان و کر
هست خراس و پارگین از سمت مزوری .

خاقانی .


ترجمه مقاله