ترجمه مقاله

عسقول

لغت‌نامه دهخدا

عسقول . [ ع ُ ] (ع اِ) یکی عَساقیل . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سماروغ سپید بزرگ که عسقل نیز گویند. (ناظم الاطباء). و رجوع به عساقیل شود. || پاره ٔ جداگانه ٔ ابر. ج ، عساقیل . (ناظم الاطباء). رجوع به عساقیل شود.
ترجمه مقاله