ترجمه مقاله

عسن

لغت‌نامه دهخدا

عسن . [ ع َ س َ ] (ع مص ) گوارا شدن آب و علف شتران را و فربه شدن آنها. (از ناظم الاطباء): عسن الکلأ و الرعی فی الدابة؛ علف و چرا در آن چهارپا سود بخشید و فربه گشت . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله