ترجمه مقاله

عسکرة

لغت‌نامه دهخدا

عسکرة. [ ع َ ک َ رَ ] (ع مص ) در هم نشستن تاریکی شب . (از منتهی الارب ): عسکر اللیل : تاریکی شب متراکم و انبوه گشت . (از اقرب الموارد). || گرد آمدن یا در سختی افتادن قومی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || لشکری گردیدن کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || آماده کردن لشکر را. (از منتهی الارب ). لشکر ساختن . (المصادر زوزنی ) (دهار). || (اِمص ) سختی و خشک سالی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله