عشوملغتنامه دهخداعشوم . [ ع ُ ] (ع مص ) خشک گردیدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آزمند و حریص شدن . (از منتهی الارب ). عَشَم . و رجوع به عشم شود.