ترجمه مقاله

عش

لغت‌نامه دهخدا

عش . [ ع ُش ش ] (اِخ ) ابن لبیدبن عداء. شاعری است . (منتهی الارب ). ابن لبیدبن عدبن امیةبن عبداﷲبن رزاخ بن ربیعةبن حرام بن ضنةبن سعدبن هذیم بن أسلم بن الحاف بن قضاعة. جدّی است جاهلی ، و حریث و عاطف دو فرزند سلیم بن عش ازنسل او بشمار آیند. (از اللباب فی تهذیب الانساب ).
ترجمه مقاله