ترجمه مقاله

عصار

لغت‌نامه دهخدا

عصار. [ ع ِ ] (ع اِ) غبار بسیار. (منتهی الارب ). غبار و گرد شدید. (از اقرب الموارد). || گند. (منتهی الارب ). گند، و تیز بی صدا و بدبو. (ناظم الاطباء). فساء. (اقرب الموارد). || حین و وقت : جاء عَلَی َّ عصار من الدهر؛ وقتی از روزگار بر من آمد. || (اِخ ) مخلاف و روستائی است در یمن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله