ترجمه مقاله

عطاف

لغت‌نامه دهخدا

عطاف . [ ع َطْ طا ] (ع اِ) مصیدة یا چوب کج . (منتهی الارب ). || تیر قمار که بر تیرها مائل باشد و فائز المرام برآید، یا تیر بی فایده و بی نقصان ، یا تیر که خمانیده شود بر مأخذ تیرها و جدا باشد. (منتهی الارب ). قدح و تیر قمار که نه غریمت در آن باشد و نه غنیمت . و گویند تیر قمار که بر مأخذ تیرهای دیگر خم شود و جدا گردد. (از اقرب الموارد). || (اِخ ) نام اسب عمروبن معدیکرب است . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله