ترجمه مقاله

عطب

لغت‌نامه دهخدا

عطب . [ع ُ / ع ُ طُ ] (ع اِ) پنبه . (منتهی الارب ) (الفاظ الادویة). قطن . (اقرب الموارد) (اختیارات بدیعی ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). پنبه ، که آن را قطن هم خوانند و دود آن زکام را نافع است . (از برهان ). قطن . جمع آن عطاب است و قطعه ای از آن را عطبة گویند. (از مخزن الادویه ).
ترجمه مقاله