ترجمه مقاله

عطردة

لغت‌نامه دهخدا

عطردة. [ ع َ رَ دَ ](ع مص ) نگاه داشتن و ساز و برگ گردانیدن چیزی را و آماده نمودن . (منتهی الارب ). «عُطرود» قرار دادن چیزی را. (از اقرب الموارد). عَطرده لنا (به صیغه امر) و اجعله لنا عطروداً؛ آن را برای ما نزد خود چون گروهی از مردم و یا چون تجهیزات و ساز برگ قرار بده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عطرود شود.
ترجمه مقاله