ترجمه مقاله

عطل

لغت‌نامه دهخدا

عطل . [ ع ُ/ ع ُ طُ ] (ع ص ) زن بی پیرایه ٔ بی زیور. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اسب و شتر بی گردن بند و بی رسن و بی داغ و نشان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مرد بی ساز و سلاح . (منتهی الارب ). || خالی از مال . || بی ادب . || قوس عطل ؛ کمان بی زه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، أعطال . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله