عظیم الروم
لغتنامه دهخدا
عظیم الروم . [ ع َ م ُرْ رو ] (اِخ ) بزرگ روم . لقب سلاطین و قیاصره ٔ روم : قیصر را عظیم الروم و طاغیةالروم و کلب الروم خوانند. (بیان الادیان ).
چه باید رفت تا روم از سر ذل
عظیم الروم عزالدوله اینجا.
عظیم آمد چو گشت آن حال معلوم
عظیم الروم را آن فال در روم .
چه باید رفت تا روم از سر ذل
عظیم الروم عزالدوله اینجا.
خاقانی .
عظیم آمد چو گشت آن حال معلوم
عظیم الروم را آن فال در روم .
نظامی .