ترجمه مقاله

عفا

لغت‌نامه دهخدا

عفا. [ ع َ ](ع اِ) زمین و شهر غفل که در وی پی کسی نیامده باشد. (منتهی الارب ). شهری که اثری از ملک برای کسی در آن نباشد. (از اقرب الموارد). زمینی که کسی در آن نرفته و آثار آبادی در وی نبود. (ناظم الاطباء). || خرکره . (منتهی الارب ). بچه ٔ حمیر را نامند و گفته اند یرنعام است . (فهرست مخزن الادویه ). ولد حمار. و آن را به کسر اول نیز خوانده اند. (از اقرب الموارد).
- ابوالعفا ؛ کنیه ٔ خر. (ناظم الاطباء). و رجوع به ابوالعفاء در ترکیبات عفاء شود.
ترجمه مقاله