ترجمه مقاله

عفج

لغت‌نامه دهخدا

عفج . [ ع َ ] (ع مص ) زدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عصا زدن . (تاج المصادر بیهقی ). || گائیدن . (از منتهی الارب ). جماع کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || زدن جامه را معفاج . (از منتهی الارب ). و رجوع به معفاج شود. || فعل قوم لوط کردن . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله