عفعف
لغتنامه دهخدا
عفعف .[ ع َ ع َ ] (اِ صوت ) آواز سگ . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حکایت آواز سگ . بانگ سگ . پارس . عوعو. نباح . واغ واغ . وعوع . وغواغ . وغوغ . هاف هاف . هفهف :
سگ عفعفک کند چو بدو نانکی دهی
دم لابگک کند بنشیند پس درک .
از عفعف جحد برنگردی زنهار
کاو از سگان نشانه ٔ آبادی است .
|| عفعف ، بتشدید فاء؛ به معنی آواز شتر، مجاز است . (آنندراج ) :
عفعف تاکی زنی همچون شتر در ملک عقل
چند سازی خویش را از تیغ هشیاری فگار.
سگ عفعفک کند چو بدو نانکی دهی
دم لابگک کند بنشیند پس درک .
خاقانی .
از عفعف جحد برنگردی زنهار
کاو از سگان نشانه ٔ آبادی است .
درویشی یوسف (از آنندراج ذیل عف ).
|| عفعف ، بتشدید فاء؛ به معنی آواز شتر، مجاز است . (آنندراج ) :
عفعف تاکی زنی همچون شتر در ملک عقل
چند سازی خویش را از تیغ هشیاری فگار.
ملافوقی یزدی (از آنندراج ).