ترجمه مقاله

عقام

لغت‌نامه دهخدا

عقام . [ ع ُ ] (ع ص ) داء عقام ؛بیماری که به نشود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).علت بی دارو. (زمخشری ). عَقام . و رجوع به عَقام شود. || یوم عقام ؛ روز سخت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || رجل عقام ؛ مرد بدخوی . || جنگ شدید. (منتهی الارب ). جنگ سخت که در آن کسی را بر دیگری ترجیح نباشد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله