ترجمه مقاله

عقر

لغت‌نامه دهخدا

عقر. [ ع ُ ] (ع مص ) نازاینده شدن زن . (از منتهی الارب ). عاقر شدن زن . (از اقرب الموارد). عَقر. عَقارة.عِقارة. || زن را به ترک جماع امتحان کردن ، که دوشیزه است یا غیر آن . (از منتهی الارب ). || برکندن پوست خرمابن و برگرفتن پیه آن را. (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سودمندنشدن آخر کار. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله