ترجمه مقاله

عقیم خاطر

لغت‌نامه دهخدا

عقیم خاطر. [ ع َ طِ ] (ص مرکب ) دارای خاطری عقیم . که خاطری جامد دارد. که خاطرش را جولانی نباشد :
زین نکته های بکرند آبستنان حسرت
مشتی عقیم خاطر جوقی سقیم ابتر.

خاقانی .


ترجمه مقاله