ترجمه مقاله

علانیة

لغت‌نامه دهخدا

علانیة. [ ع َ ی َ ] (ع مص ، اِمص ) ظاهر و هویدا شدن و انتشار یافتن . (از اقرب الموارد). آشکارگی . خلاف سرّ. (منتهی الارب ). || آشکارا و هویدا. (ناظم الاطباء) :
در سر و در علانیه کردم گناه و داشت
از سرّ و از علانیه ٔ من خبر خبیر.

سوزنی .


|| (ص ) رجل علانیة؛ مرد معروف و مشهور کار. ج ، علانین . (منتهی الارب ). ج ، علانون . (ناظم الاطباء). رجل علانی . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله