ترجمه مقاله

علیکه کوکلتاش

لغت‌نامه دهخدا

علیکه کوکلتاش . [ ع َ ک َ کو ک ُ ] (اِخ ) (امیر علاءالدین ...) وی از بزرگان دربار میرزا شاهرخ بود و وقتی میرزا خلیل سلطان به مخالفت با میرزا شاهرخ برخاست و سمرقند را مقر خویش ساخت این امیر علیکه کوکلتاش به همراهی امیر مضراب جاکو و امیرحسین صوفی ترخان مأمور دفع او شدند. و نیز در سال 835 هَ .ق . که قرار شد شاهزاده میرزا بایسنقر در ولایت جرجان قشلاق کند، یکی از کسانی که در زمره ٔ همراهان او برگزیده شد، امیر علیکه بود. علیکه در سال 844 هَ . ق . که عمرش از نود سال متجاوز بود درگذشت و در گنبد مدرسه ای که خود در سر خیابان هرات ساخته بود دفن گردید،و مناصب او به فرزند ارشدش امیر ابوالفضل تفویض گشت . از جمله آثار امیر علیکه رباطی است در پنج فرسخی هرات به جانب شمال . و اکثر بیوتات آن رباط تا سال 929 هَ . ق . که سال تألیف تاریخ حبیب السیر است ، برپا بوده . (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 555 و 621 و 629).
ترجمه مقاله