ترجمه مقاله

عمادالدین

لغت‌نامه دهخدا

عمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) ادریس بن علی بن عبداﷲبن حسن بن حمزه ، مکنی به ابوموسی و ملقب به عمادالدین . وی از اهالی صنعاء و از اشراف و امرای یمن ، و شخصی ادیب و تاریخ دان و سوارکاری ماهر بود. او نزد مؤید رسولی صاحب یمن تقرب داشت و در سال 699 هَ. ق . به امارت «قمحة» رسید و مدتی نیز نامزد امامت زیدیة گردید. او راست : کنزالاخیار فی معرفة السیر و الاخبار؛ که خلاصه ای است از تاریخ ابن اثیر به اضافه اخبار عراق و مصر و شام تا سال 713 هَ . ق . و اخبار یمن تا سال 714 هَ . ق . وفات او در سال 714 هَ . ق . / 1314 م . بوده است . (از الاعلام زرکلی از العقود اللؤلؤیة ج 1 ص 324 و آداب اللغة العربیة ج 3 ص 204 و الدرر الکامنة ج 1 ص 345 و ملحق البدر الطالع ص 52).
ترجمه مقاله