ترجمه مقاله

عمادی شهریاری

لغت‌نامه دهخدا

عمادی شهریاری . [ ع ِ ی ِ ش َ ] (اِخ ) (امیر...) از شعرای اواخر قرن ششم هَ . ق . است . در مورد نام و مولد این شاعر اختلاف بسیار است و گاه او را «عمادالدین غزنوی » و گاهی «عمادی غزنوی » گفته اند. و «عمادی » ظاهراً تخلصی است که شاعر از لقب «عمادالدوله فرامرز» پادشاه مازندران گرفته است . آغاز شاعری عمادی و شهرت وی از دستگاه عمادالدوله فرامرزبن شهریاراز امیران خاندان باوندی است که در نیمه ٔ اول قرن ششم بر مازندران حکومت داشت . پس از درگذشت عمادالدوله فرامرز، شاعر از مازندران به عراق رفت و به خدمت سلطان طغرل بن محمد (526 - 529 هَ . ق .) رسید و او را مدح گفت . و در همان حال مدح اتابک جهان پهلوان نیز که تا سال 581 هَ . ق . می زیسته است در اشعار او دیده میشود. و تقی الدین کاشی ، مدح طغرل بن ارسلان را (571 - 590 هَ . ق .) نیز به وی نسبت می دهد. درگذشت عمادی را به اختلاف در سال 573 هَ . ق . و 582 هَ . ق . ضبط کرده اند. (از تاریخ ادبیات در ایران صفا ج 2 ص 743). و رجوع به مآخذ ذیل شود: لباب الالباب عوفی ج 2 ص 257. سخن و سخنوران ج 2 حاشیه ٔ ص 167. آتشکده ٔ آذر چ هند ص 214. مجمع الفصحاء ج 1 ص 350. راحةالصدور راوندی چ لیدن ص 57 و 209 و 210. الذریعه ج 9 ص 768. بیست مقاله ٔ قزوینی ج 2 ص 343 و 354. شاهد صادق . خلاصةالاشعار.
ترجمه مقاله