عماری دار
لغتنامه دهخدا
عماری دار. [ ع َ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ عماری . که عماری دارد. که عماری از جایی به جائی برد. کنایه از ساربان است . (از آنندراج ). رجوع به عماری شود :
عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
خدایا در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد.
عماری دار لیلی را که مهد ماه در حکم است
خدایا در دل اندازش که بر مجنون گذار آرد.
حافظ.