ترجمه مقاله

عمرو

لغت‌نامه دهخدا

عمرو. [ ع َم ْرْ ] (اِخ ) اسم علم است اشخاص را، واو آن زائد است و فقط در دو حالت رفع و جر بر آن افزوده گردد تا با «عُمَر» اشتباه نشود، اما درحالت نصب چون آخر آن الف میگیرد «عَمْراً» میشود. وچون «عُمَر» بعلت غیرمنصرف بودن قبول تنوین نمیکند لذا عمرو در این حالت با آن اشتباه نمیشود و احتیاجی به واو نخواهد داشت . ج ، عَمرون ، أعمُر، عُمور. رجوع به اقرب الموارد، منتهی الارب و ناظم الاطباء شود.
- ام ّعمرو ؛ کفتار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به ام شود.
- عمرو و زید ؛ بجای فلان و بهمان . رجوع به همین ماده در ردیف خود شود.
ترجمه مقاله