ترجمه مقاله

عمر

لغت‌نامه دهخدا

عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن شابه بصری . وی همان عمربن شبه است که نام پدر او در الفهرست ابن الندیم «شابه » ضبط شده است . رجوع به ابوزید (عمربن شبةبن ...) و عمر (ابن شبةبن ...) شود.
ترجمه مقاله