ترجمه مقاله

عمق

لغت‌نامه دهخدا

عمق . [ ع َ م َ ] (ع اِ) حق و استحقاق . (اقرب الموارد). حق . یقال : له فیه عمق ؛ یعنی مر او را حقی است در آن . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله