ترجمه مقاله

عملق

لغت‌نامه دهخدا

عملق . [ ع َل َ ] (اِخ ) ابن سمیدع بن صواربن عبدشمس . جد عمالقه ٔ ثانیه که ملوک حمیر بدانها منسوبند. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله