ترجمه مقاله

عموج

لغت‌نامه دهخدا

عموج . [ ع َ ] (ع ص ) تیر که پیچ پیچان رود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || در شعر ابوذؤیب بمعنی شناگر وشناکننده آمده است . || فرس عموج ؛ اسبی که در سیر خود مستقیم حرکت نکند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله