ترجمه مقاله

عمور

لغت‌نامه دهخدا

عمور. [ ع ُ ] (ع مص ) لازم گرفتن شخص ، مال یا منزل خود را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَمارة. رجوع به عمارة شود. || پرستیدن پروردگار خود را و روزه داشتن . || بجا آوردن و خواندن نماز. گویند: عمر رکعتین ؛ یعنی دورکعت نماز خواند. || زیارت کردن خانه ٔ خدای را. || عمره آوردن . (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله