ترجمه مقاله

عنشوش

لغت‌نامه دهخدا

عنشوش . [ ع ُ ](ع اِ) باقی مانده ٔ شتران و بقیه ٔ مال . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): ما له عنشوش ؛ او را هیچ چیز نیست . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || شکاوه ٔ انگور، یعنی خوشه ٔ انگور که انگور آن بخورده باشند. (از مهذب الاسماء). ج ، عناشیش . (از یادداشت مرحوم دهخدا).
ترجمه مقاله