ترجمه مقاله

عواقب

لغت‌نامه دهخدا

عواقب . [ ع َ ق ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ عاقبة. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).رجوع به عاقبة شود. || پس آیندگان . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). || آن چیزها که پس ِ چیزی آیند. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). انجامهای کار. (آنندراج ) (غیاث اللغات ).انجام کارها و مآل و سرانجام و نتیجه . (ناظم الاطباء) : مردی با خردی تمام بود، گرم و سرد روزگار چشیده و کتب باستان خوانده و عواقب را بدانسته . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 87). و فرمان تو راست [ خواجه احمد حسن ] که عواقب این کارها بهتر توانی دانست . (تاریخ بیهقی ص 164). ندانم تا عواقب این کارها چون خواهد بود. (تاریخ بیهقی ص 165). باز در عواقب کارهای عالم تفکری کردم . (کلیله و دمنه ). یا عاقلی که از عواقب غفلت پرهیز کند. (کلیله و دمنه ). عاجزتر ملوک آن است که از عواقب کارها غافل باشد. (کلیله و دمنه ).
- عواقب امور ؛ سرانجام کارها و مآل کارها. (ناظم الاطباء).
- عواقب بین ؛ دوراندیش . (آنندراج ).
|| ابل عواقب ؛ شترانی که یک بار آب خورده بر خوابگاه برآیند و باز بر آب روند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله