عوج عنق
لغتنامه دهخدا
عوج عنق . [ ج ِ ع ُ ن ُ ] (اِخ ) همان عوج بن عنق است که گاهی بصورت اضافه ٔ بنوت خوانده می شود :
نیکبختان بخورند و غم دنیا نخورند
که نه بر عوج عنق ماند و نه بر عادو ثمود.
رجوع به عوج (ابن عنق ) شود.
نیکبختان بخورند و غم دنیا نخورند
که نه بر عوج عنق ماند و نه بر عادو ثمود.
سعدی .
رجوع به عوج (ابن عنق ) شود.