ترجمه مقاله

عودالعطاس

لغت‌نامه دهخدا

عودالعطاس . [ دُل ْ ع ُ ] (ع اِ مرکب ) نزد بعضی کندش است و نزد جمعی بنچی است . بقدر انگشتی سر او سطبر وطرف دیگر باریک مانند میخی ، و تیره رنگ و درونش سفیدو شاخه های گیاه او باریک و انبوه شبیه به گیاه برنجاسف و برگش شبیه به برگ زیتون و قبه ٔ او کوچک و شبیه به بابونه و تندبوی و عطسه آرنده . و بیطاران در جراحات دواب استعمال مینمایند. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
ترجمه مقاله