ترجمه مقاله

عوذ

لغت‌نامه دهخدا

عوذ. [ ع َ وَ ] (ع اِ) پناه جای . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). ملجاء. (اقرب الموارد). || برگ فروریخته از درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ص ) ناکس و فرومایه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رذل و پست از مردم . (از اقرب الموارد). || (اِ) أفلت منه عوذاً؛ یعنی او را ترسانید و نزد (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)، و یا او را بقصد کشتن زدولی نکشت . (از اقرب الموارد). || آنچه ازسنگ یا ریشه ٔ درخت ، که چیزی بر آن بگردد و دور بزند، چون باد بر آن بوزد. (از اقرب الموارد از لسان ).
ترجمه مقاله