ترجمه مقاله

عوفی

لغت‌نامه دهخدا

عوفی . [ ع َ ] (اِخ ) محمدبن محمد عوفی بخاری ، ملقب به سدیدالدین یا نورالدین . از دانشمندان و نویسندگان مشهور ایران در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است . وی از اعقاب عبدالرحمان بن عوف از صحابه ٔ رسول بود و بهمین سبب خاندان او به عوفی شهرت داشت . ولادتش در بخارا در اواسط نیمه ٔ دوم قرن ششم هجری اتفاق افتاد و تحصیلات او در همان شهر صورت گرفت و آنگاه به بسیاری از بلاد ماوراءالنهر و خراسان و سیستان سفر کرد و به دیدار فضلای مشهور آن بلاد توفیق یافت .عوفی تا اواخر دوره ٔ قدرت سلطان محمد خوارزمشاه در خراسان و ماوراءالنهر به سر میبرد و در ضمن ملاقات بارجال به جمعآوری اطلاعات ذیقیمت خود که در کتابهای خویش ثبت کرده است مشغول بود. و در اوان حمله ٔ مغول ازماوراءالنهر و خراسان گریخته به بلاد سند رفت . عوفی در مدت توقف یا سیاحت در خراسان و ماوراءالنهر بخدمت امرا و علما تقرب حاصل کرد و مدتی از ملازمان دربار قلج طمغاج خان ابراهیم و پسرش قلج ارسلان خاقان نصرةالدین عثمان بن ابراهیم گشت . بعد از فرار به سند خدمت ناصرالدین قباجه (متوفی بسال 625 هَ . ق .) از ممالیک غوریه را اختیار کرد و در همین مدت کتاب لباب الالباب رابنام وزیر او عین الملک فخرالدین حسین بن شرف الملک تصنیف کرد، و نیز بفرمان همین پادشاه شروع بتألیف جوامعالحکایات نمود و پس از غرق شدن ناصرالدین قباجه بسال 625 عوفی بخدمت شمس الدین التتمش درآمد و علی الخصوص بخدمت وزیر او نظام الملک قوام الدین محمدبن ابی سعد الجنیدی اختصاص و در دهلی اقامت یافت و کتاب «جوامعالحکایات و لوامعالروایات » را که در عهد ناصرالدین قباجه شروع نموده بود در حدود سال 630 بنام این وزیر تمام کرد، و بعد ازین تاریخ از زندگی او اطلاعی در دست نیست . برای اطلاع بیشتر به شرح احوال عوفی رجوع به مآخذ ذیل شود: تاریخ ادبیات در ایران تألیف صفا ج 2 ص 1026، مقدمه ٔ محمد قزوینی بر ج 1 از کتاب لباب الالباب چ لیدن ، مقدمه ٔ معین بر جوامعالحکایات چ تهران .
ترجمه مقاله